11 Sep

این سؤالی است که بسیاری از رأی دهندگان هر چهار سال از خود سؤال می کنند: چرا رئیس جمهور آمریکا را با سیستمی به اندازه کالج انتخاباتی انتخاب می کنیم؟ برای مؤسسهای بسیار غیرمذهبی ، با کمال تعجب دوام داشته است - بیش از دو قرن شکایت و سردرگمی زنده مانده است.

الكساندر كیصر ، استاد تاریخ و سیاست اجتماعی دانشکده هاروارد کندی ، در کتاب خود "چرا هنوز دانشکده انتخاباتی داریم؟" می خواهد به این سؤال پاسخ دهد. با بیان تاریخچه خود از کنوانسیون قانون اساسی ایالات متحده تا امروز ، پروفسور کیسار به بررسی چگونگی به وجود آمدن این سیستم و چگونگی ماندگاری آن می پردازد. 

با نزدیک شدن کشور به انتخابات دیگر در ماه نوامبر ، پروفسور کیوسر با مانیتور در مورد کتاب خود صحبت کرد.

س: در کتاب ، شما بحث می کنید که چرا کالج انتخابی هنوز وجود دارد - نه اینکه آیا باید. چرا این رویکرد؟ 

بسیاری از کتاب ها و مقاله های مختلف در مورد جوانب مثبت و منفی وجود دارد ، و فکر نمی کنم من یا هر کس دیگری چیز دیگری برای اضافه کردن به آن بحث داشته باشیم. چه چیزی مرا جلب کرد سؤالی که عنوان کتاب است: با توجه به اینکه دانشکده انتخاباتی چقدر مشکل دارد ، چگونه تحمل کرده است؟ همچنین این سؤالی است که من فکر می کنم سالانه چند صد میلیون آمریکایی از خود می پرسند - چرا ما هنوز این کار را می کنیم؟ 

س: اگر خیلی غیرقابل انکار است ، چگونه ما در مرحله اول کالج انتخاباتی را به دست آوردیم؟

وقتی آنها در سال 1787 در فیلادلفیا گرد هم آمدند ، فریمورها واقعاً نمی دانستند که رئیس جمهور چگونه باید انتخاب شود. موضع پیش فرض این بود که کنگره انتخاب می کند ، اما انواع ایده های دیگر ارائه شده است. یک پیشنهاد این بود که فرمانداران رئیس جمهور را انتخاب کنند. مورد دیگر داشتن نوعی از انتخاب کنندگان مستقل بود. آنها همچنین در مورد احتمال رای گیری مردمی ملی گفتگو کردند. اما آنها نتوانستند به توافق برسند. 

در پایان تابستان ، آنها یک هفته تعطیلات را دراختیار داشتند و کمیته ای را برای صحیح تر کردن آن ترک کردند. این کمیته بود که ایده را ارائه داد. 

س: چه مدت طول کشید تا مردم شروع به جستجوی چیزی بهتر کنند؟ 

حتی در دهه 1790 ، اولین انتخابات ، نشانه هایی وجود داشت که آنچه که آنها طراحی کرده بودند ، یکنواخت عمل نکرد. آنچه بلافاصله اتفاق می افتد ، تشکیل احزاب [سیاسی] بود. و هنگامی که شما شروع به بدست آوردن این علاقه های حزبی می کنید ، آنها شروع به بازی کردن سیستم می کنند - به عنوان مثال ، تغییر آراء برنده از همه ، به انتخابات ولسوالی ها. نارضایتی از این سیستم به حدی بود که بین سالهای 1813 تا 1826 ، اصلاحات قانون اساسی برای تجدید نظر در سیستم انتخاباتی در هر کنگره ارائه شد. چهار مورد از این اصلاحات قانون اساسی در واقع با اکثریت لازم دو سوم مجلس سنا به تصویب رسید. یک سال آن توسط مجلس سنا تصویب شد و تنها با دو رای در مجلس شکست خورد.

س: چرا کالج انتخابی با وجود فشار زیاد ، زنده مانده است؟ 

سه قطعه برای پاسخ وجود دارد و همه آنها مهم هستند. یکی اینکه عوامل پارتیزنی بارها مداخله کردند. احزابی که فکر می کردند با یک سیستم مزیت دارند ، نمی خواستند از شر آن خلاص شوند. عامل دوم این است که موسسه به اندازه کافی پیچیده بوده است که تغییر هر یک از بخش ها به معنای تغییر بخش های دیگر است. این امر دستیابی به اجماع را دشوارتر کرد. عامل سوم این است که بین دهه 1870 و 1970 ، سفیدپوستان جنوبی به شدت مخالف تصویب رای ملی مردمی بودند زیرا رهبران آن متقاعد شده بودند که قدرت خود را کاهش می دهند و سیستم برتری سفید آنها را به خطر می اندازند. 

س: شما از حزبی که به زنده نگه داشتن دانشکده انتخابات کمک می کند ، چه می کنید؟ 

همانطور که نظرسنجی ها از دهه 1940 نشان داده است ، مردم آمریکا نسبت به رهبران سیاسی خود به طور چشمگیری طرفدار اصلاحات هستند. در یک کشور دموکراتیک یک دیدگاه عقل سلیم وجود دارد که کسی که بیشترین آرا را کسب می کند باید رئیس جمهور شود. مقاومت در برابر اصلاحات بیشتر از طرف سیاستمداران حرفه ای که در حال محاسبه منافع حزبی خود هستند ، بیشتر می شود. سیاستمدارانی که در یک سیستم انتخاباتی خاص پیشرفت کرده اند ، غالباً افرادی هستند که حداقل احتمال تغییر سیستم را دارند.

Comments
* The email will not be published on the website.
I BUILT MY SITE FOR FREE USING